ترویج گفتمان انقلاب، حلقه مفقوده دولتهای انقلابی
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۷۹۰۰۷
اخبار دانشگاهی را از«کانالاخبار دانشگاهیSNN.ir»دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛*پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی برای تعیین دولتها در چارچوب قانون اساسی پیشبینی شد که اصطلاحا به آن «مردمسالاری دینی» میگویند. در الگوی حکومتی و سیاسی این انقلاب عظیم که اکنون شاهد جهانی شدن آن هستیم، ظرفیتهای بسیار گستردهای از جمله جایگاه ویژه محرومان و مستضعفان دیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با گذشت قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز شعار برخی از نامزدهای انتخاباتی محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال، مسکن، اعطای یارانه و ... در راستای کاهش فقر میباشد. گرچه مشکل اصلی جامعهامروز ما مشکلات اقتصادی است، لکن بسیاری از نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری و در ادوار مختلف، این شعارها را تکرار و تقریبا در همه موارد مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاند.
اما سوال اینجاست که باوجود این همه معضلات اقتصادی، چرا معمولا شعارهای اقتصادی این نامزدها مورد اقبال قرار نمیگیرد. و آراء مردم به سبد رقیبان لیبرال آنها میریزد؟ با آنکه لیبرالها کمتر شعار محرومیتزدایی و مقابله با فقر میدهند؟!
دفاع مقدس اوج هویت انقلابی
دوران دفاع مقدس، دوران رشد و نمو هویت و فرهنگ اسلامی و انقلابی در بدنهجامعه بود. زمانی که مردم با کمترین هزینه روزگار میگذراندند، دار و ندار خود را در طبق اخلاص نهاده و به جبههها تقدیم میکردند. لذا با توجه به تازگی انقلاب اسلامی، دولت آیتالله خامنهای به خوبی توانست فرهنگ و دغدغهبسیج شدن مردم برای مقابله با دشمن بعثی را نهادینه کند.
سازندگی و اصلاحات؛ آغاز تغییر گفتمانها
اما دوران پس از جنگ تحمیلی، آغاز انحراف در عقائد و دغدغههای انقلابی مردم بود. مردم آن روزها که با ایثار و از خودگذشتگی از میهن دفاع کردند، اکنون دولتی را بر سر کار آوردند که به اسم سازندگی، صدمات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد.
ارمغان سیاستهای سقیم و بدقواره این دولت، آغاز روحیه تجمل و اشرافیگری در میان مردمی بود که حتی دستمال کلنیکس را کالای لوکس به حساب میآوردند. این تفکر با رسوخ به لایههای میانی جامعه راه را برای نفوذ فرهنگ لیبرالیسم به متن زندگی ایرانیها هموار کرد. تغییر در سبک زندگی به اینجا محدود نشد و تا آنجا پیش رفت که در پایان 8ساله دولت سازندگی، دغدغههای جدیدی مانند آزادی، رفاه و روابط آزاد از افواه عمومی شنیده میشد.
روی کار آمدن دولت اصلاحات نتیجه تزریق چنین گفتمانهایی به بدنه جامعه بود. دغدغه «اصلاحات مدنی» به راه افتاد و هر لحظه شهر به شهر سرایت میکرد. دغدغههایی از جنس آزادی، حجاب اختیاری، ورود زنان به فعالیتهای اجتماعی و...
افراط و زیادهروی دولت اصلاحات در تحقق چنین آرمانهایی، تحقق آرمانهای لیبرالیسم در متن انقلاب اسلامی را بیش از پیش ساده کرد.
پیروزی گفتمان «ضد اشرافیت»؛ ارمغان بزرگ دولت نهم
در چنین دورانی دولت نهم با توجه ویژه به محرومان و مستضعفان وارد عرصهمدیریت اجرایی در انقلاب اسلامی شد. دغدغههای معیشتی مستضعفین –که هاشمی رفسنجانی له شدن آنها زیر چرخ توسعه را طبیعی و غیرقابل کنترل میدانست- باعث شد اولین شورش اکثریت علیه اشرافیت پس از انقلاب رقم بخورد.
معذلک بزرگترین ایراد و مشکل اصلی دولتهای نهم و دهم، تهی بودن از عقیدهی انقلابی بود. لذا پس از پایان دولت دهم، جامعه ایران که تا چند سال قبل مورد آماج حملات سبک زندگی و دغدغههای غربی شده بود خلأ هویتی را در درون خویش احساس کرد.
گفتمان انقلاب، لازمهی شروع و تداوم دولتهای انقلابی
ایجاد دغدغههای انقلاب دقیقا همان چیزی است که دولتهای انقلابی برای شروع و تداوم به آن نیاز دارند. معمولا دغدغههای اجتماعی توسط گفتمانهای حاکم ایجاد میشوند. دولت نهم و دهم با آنکه از دل مستضعفین بیرون آمده بود؛ اما در ایجاد گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» شکست خورد.
تدبیر، آغاز بازگشت به گفتمان پیشینیان
حاصل این خلأ گفتمانی رجوع به گفتمانهای گذشته بود که در قالب دولت تدبیر و امید جلوه کرد. گفتمانی که برای بقای اقتصاد، تعامل با دنیا و هضم شدن در اقتصاد بینالملل را پیشنهاد میکرد.
چهار سال اول این دولت با همین گفتمان سپری شد. رقبای دولت تدبیر و امید در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری کسانی بودند که همواره «دو قطبی فقیر و غنی» را ترسیم میکردند و به رخ رقیبی میکشیدند که چهار سال با انگارههای لیبرالی جامعه را اداره میکرد و مدام از اقتصاد جهانی و معاملات بینالمللی سخن میراند. گرچه این صحبتها بعضا مورد اقبال قرار گرفت، لکن گفتمان «فقر و غنا» تماما در لوح جامعه ایران وارد نشد و مطالبه عمومی در این زمینه صورت نگرفت؛ بنابراین دولت تدبیر و امید با رای شکننده 57 درصدی هشت ساله شد.
راهی میان شک و یقین
همانطور که در بالا اشاره شد دغدغهمردم در آرابسیار موثر است. در سالهای اخیر با گسترش فضای مجازی و نفوذ فرهنگ بیگانه که حاصل سیاستهای نابخردانه دولتهای سازندگی و اصلاحات است، دغدغههای مردم در شک و تردید میان فرهنگ انقلابی و فرهنگ غربی قرار گرفته است.
مردم ما از طرفی شاهد ظرفیتهای قابل افتخاری همچون شهدا مدافع حرم، قدرت برتر موشکی، صنایع هستهای و خودکفایی در بسیاری از محصولات هستند و از طرف دیگر قدرت اقتصادی و آزادیهای کاذب کشورهای غربی آنها را غره کرده است. اما متاسفانه فرهیختگان مومن و انقلابی ما در گفتمانسازی این ظرفیتهای عظیم انقلابی مقداری دچار تساهل شدهاند.
از طرف دیگر گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» که آرمان نهایی انقلاب اسلامی است هنوز به عنوان یک گفتمان رایج و عمومی درنیامده است.
همه جانبه گفتمان سازی کنیم
نکته دیگر آنکه تازمانیکه هنر، فرهنگ، سینما، نوع معماری، سبک خوراکیها و نوع پوشش زنان و مردان به دست عدهای غیرانقلابی اداره میشود، چگونه میتوان انتظار داشت قاطبهی جامعه نسبت به کاندیدای انقلابی اقبال داشته باشد؟
چگونه میتوان از جوانی که حتی از طراحی سبکهای مناسب لباس برای او عاجزیم انتظار داشته باشیم که به کاندیدای مطلوب رای بدهد.
سخن آخر
یقینا چهار سال فرصت مناسبی است تا با ایجاد یک دغدغههای واحد و انقلابی توجه عمومی را به سوی گفتمان شاخص انقلاب اسلامی جلب شود. ما یک بار در سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی چنین گفتمانی را تجربه کردیم. گفتمان «فقرزدایی و حمایت از مستضعفین» درصورتی کارآمد است که به صورت مطالبه عمومی درآید.
جنگ تمدنها، نبردی همهجانبه است. عصارهی تمامی فعالیتهای رسانهای، هنری، تولیدی، خدماتی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدست گرفتن حکومت و بوجود آمدن دولتها میباشد. یقینا هرجا با عمل جهادی و خستگیناپذیر در عرصههای مذکور ورود کنیم، دولت انقلابی به روی کار میآید و هرجا در این زمینهها کوتاهی کردهایم، در برههای از زمان دولتها را به دست لیبرالها سپردهایم.
پس همتی باید کرد جهادی و خستگیناپذیر.
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
محمدحسین ارجمندنیا- فعال دانشجویی
اخبار دانشگاهی را از«کانالاخبار دانشگاهیSNN.ir»دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛*پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی برای تعیین دولتها در چارچوب قانون اساسی پیشبینی شد که اصطلاحا به آن «مردمسالاری دینی» میگویند. در الگوی حکومتی و سیاسی این انقلاب عظیم که اکنون شاهد جهانی شدن آن هستیم، ظرفیتهای بسیار گستردهای از جمله جایگاه ویژه محرومان و مستضعفان دیده میشود.
با گذشت قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز شعار برخی از نامزدهای انتخاباتی محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال، مسکن، اعطای یارانه و ... در راستای کاهش فقر میباشد. گرچه مشکل اصلی جامعهامروز ما مشکلات اقتصادی است، لکن بسیاری از نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری و در ادوار مختلف، این شعارها را تکرار و تقریبا در همه موارد مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاند.
اما سوال اینجاست که باوجود این همه معضلات اقتصادی، چرا معمولا شعارهای اقتصادی این نامزدها مورد اقبال قرار نمیگیرد. و آراء مردم به سبد رقیبان لیبرال آنها میریزد؟ با آنکه لیبرالها کمتر شعار محرومیتزدایی و مقابله با فقر میدهند؟!
دفاع مقدس اوج هویت انقلابی
دوران دفاع مقدس، دوران رشد و نمو هویت و فرهنگ اسلامی و انقلابی در بدنهجامعه بود. زمانی که مردم با کمترین هزینه روزگار میگذراندند، دار و ندار خود را در طبق اخلاص نهاده و به جبههها تقدیم میکردند. لذا با توجه به تازگی انقلاب اسلامی، دولت آیتالله خامنهای به خوبی توانست فرهنگ و دغدغهبسیج شدن مردم برای مقابله با دشمن بعثی را نهادینه کند.
سازندگی و اصلاحات؛ آغاز تغییر گفتمانها
اما دوران پس از جنگ تحمیلی، آغاز انحراف در عقائد و دغدغههای انقلابی مردم بود. مردم آن روزها که با ایثار و از خودگذشتگی از میهن دفاع کردند، اکنون دولتی را بر سر کار آوردند که به اسم سازندگی، صدمات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد.
ارمغان سیاستهای سقیم و بدقواره این دولت، آغاز روحیه تجمل و اشرافیگری در میان مردمی بود که حتی دستمال کلنیکس را کالای لوکس به حساب میآوردند. این تفکر با رسوخ به لایههای میانی جامعه راه را برای نفوذ فرهنگ لیبرالیسم به متن زندگی ایرانیها هموار کرد. تغییر در سبک زندگی به اینجا محدود نشد و تا آنجا پیش رفت که در پایان 8ساله دولت سازندگی، دغدغههای جدیدی مانند آزادی، رفاه و روابط آزاد از افواه عمومی شنیده میشد.
روی کار آمدن دولت اصلاحات نتیجه تزریق چنین گفتمانهایی به بدنه جامعه بود. دغدغه «اصلاحات مدنی» به راه افتاد و هر لحظه شهر به شهر سرایت میکرد. دغدغههایی از جنس آزادی، حجاب اختیاری، ورود زنان به فعالیتهای اجتماعی و...
افراط و زیادهروی دولت اصلاحات در تحقق چنین آرمانهایی، تحقق آرمانهای لیبرالیسم در متن انقلاب اسلامی را بیش از پیش ساده کرد.
پیروزی گفتمان «ضد اشرافیت»؛ ارمغان بزرگ دولت نهم
در چنین دورانی دولت نهم با توجه ویژه به محرومان و مستضعفان وارد عرصهمدیریت اجرایی در انقلاب اسلامی شد. دغدغههای معیشتی مستضعفین –که هاشمی رفسنجانی له شدن آنها زیر چرخ توسعه را طبیعی و غیرقابل کنترل میدانست- باعث شد اولین شورش اکثریت علیه اشرافیت پس از انقلاب رقم بخورد.
معذلک بزرگترین ایراد و مشکل اصلی دولتهای نهم و دهم، تهی بودن از عقیدهی انقلابی بود. لذا پس از پایان دولت دهم، جامعه ایران که تا چند سال قبل مورد آماج حملات سبک زندگی و دغدغههای غربی شده بود خلأ هویتی را در درون خویش احساس کرد.
گفتمان انقلاب، لازمهی شروع و تداوم دولتهای انقلابی
ایجاد دغدغههای انقلاب دقیقا همان چیزی است که دولتهای انقلابی برای شروع و تداوم به آن نیاز دارند. معمولا دغدغههای اجتماعی توسط گفتمانهای حاکم ایجاد میشوند. دولت نهم و دهم با آنکه از دل مستضعفین بیرون آمده بود؛ اما در ایجاد گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» شکست خورد.
تدبیر، آغاز بازگشت به گفتمان پیشینیان
حاصل این خلأ گفتمانی رجوع به گفتمانهای گذشته بود که در قالب دولت تدبیر و امید جلوه کرد. گفتمانی که برای بقای اقتصاد، تعامل با دنیا و هضم شدن در اقتصاد بینالملل را پیشنهاد میکرد.
چهار سال اول این دولت با همین گفتمان سپری شد. رقبای دولت تدبیر و امید در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری کسانی بودند که همواره «دو قطبی فقیر و غنی» را ترسیم میکردند و به رخ رقیبی میکشیدند که چهار سال با انگارههای لیبرالی جامعه را اداره میکرد و مدام از اقتصاد جهانی و معاملات بینالمللی سخن میراند. گرچه این صحبتها بعضا مورد اقبال قرار گرفت، لکن گفتمان «فقر و غنا» تماما در لوح جامعه ایران وارد نشد و مطالبه عمومی در این زمینه صورت نگرفت؛ بنابراین دولت تدبیر و امید با رای شکننده 57 درصدی هشت ساله شد.
راهی میان شک و یقین
همانطور که در بالا اشاره شد دغدغهمردم در آرابسیار موثر است. در سالهای اخیر با گسترش فضای مجازی و نفوذ فرهنگ بیگانه که حاصل سیاستهای نابخردانه دولتهای سازندگی و اصلاحات است، دغدغههای مردم در شک و تردید میان فرهنگ انقلابی و فرهنگ غربی قرار گرفته است.
مردم ما از طرفی شاهد ظرفیتهای قابل افتخاری همچون شهدا مدافع حرم، قدرت برتر موشکی، صنایع هستهای و خودکفایی در بسیاری از محصولات هستند و از طرف دیگر قدرت اقتصادی و آزادیهای کاذب کشورهای غربی آنها را غره کرده است. اما متاسفانه فرهیختگان مومن و انقلابی ما در گفتمانسازی این ظرفیتهای عظیم انقلابی مقداری دچار تساهل شدهاند.
از طرف دیگر گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» که آرمان نهایی انقلاب اسلامی است هنوز به عنوان یک گفتمان رایج و عمومی درنیامده است.
همه جانبه گفتمان سازی کنیم
نکته دیگر آنکه تازمانیکه هنر، فرهنگ، سینما، نوع معماری، سبک خوراکیها و نوع پوشش زنان و مردان به دست عدهای غیرانقلابی اداره میشود، چگونه میتوان انتظار داشت قاطبهی جامعه نسبت به کاندیدای انقلابی اقبال داشته باشد؟
چگونه میتوان از جوانی که حتی از طراحی سبکهای مناسب لباس برای او عاجزیم انتظار داشته باشیم که به کاندیدای مطلوب رای بدهد.
سخن آخر
یقینا چهار سال فرصت مناسبی است تا با ایجاد یک دغدغههای واحد و انقلابی توجه عمومی را به سوی گفتمان شاخص انقلاب اسلامی جلب شود. ما یک بار در سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی چنین گفتمانی را تجربه کردیم. گفتمان «فقرزدایی و حمایت از مستضعفین» درصورتی کارآمد است که به صورت مطالبه عمومی درآید.
جنگ تمدنها، نبردی همهجانبه است. عصارهی تمامی فعالیتهای رسانهای، هنری، تولیدی، خدماتی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدست گرفتن حکومت و بوجود آمدن دولتها میباشد. یقینا هرجا با عمل جهادی و خستگیناپذیر در عرصههای مذکور ورود کنیم، دولت انقلابی به روی کار میآید و هرجا در این زمینهها کوتاهی کردهایم، در برههای از زمان دولتها را به دست لیبرالها سپردهایم.
پس همتی باید کرد جهادی و خستگیناپذیر.
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
محمدحسین ارجمندنیا- فعال دانشجویی
اخبار دانشگاهی را از«کانالاخبار دانشگاهیSNN.ir»دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛*پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظامی برای تعیین دولتها در چارچوب قانون اساسی پیشبینی شد که اصطلاحا به آن «مردمسالاری دینی» میگویند. در الگوی حکومتی و سیاسی این انقلاب عظیم که اکنون شاهد جهانی شدن آن هستیم، ظرفیتهای بسیار گستردهای از جمله جایگاه ویژه محرومان و مستضعفان دیده میشود.
با گذشت قریب به 40 سال از انقلاب اسلامی، هنوز شعار برخی از نامزدهای انتخاباتی محرومیتزدایی، ایجاد اشتغال، مسکن، اعطای یارانه و ... در راستای کاهش فقر میباشد. گرچه مشکل اصلی جامعهامروز ما مشکلات اقتصادی است، لکن بسیاری از نامزدها در انتخابات ریاستجمهوری و در ادوار مختلف، این شعارها را تکرار و تقریبا در همه موارد مورد استقبال عمومی قرار نگرفتهاند.
اما سوال اینجاست که باوجود این همه معضلات اقتصادی، چرا معمولا شعارهای اقتصادی این نامزدها مورد اقبال قرار نمیگیرد. و آراء مردم به سبد رقیبان لیبرال آنها میریزد؟ با آنکه لیبرالها کمتر شعار محرومیتزدایی و مقابله با فقر میدهند؟!
دفاع مقدس اوج هویت انقلابی
دوران دفاع مقدس، دوران رشد و نمو هویت و فرهنگ اسلامی و انقلابی در بدنهجامعه بود. زمانی که مردم با کمترین هزینه روزگار میگذراندند، دار و ندار خود را در طبق اخلاص نهاده و به جبههها تقدیم میکردند. لذا با توجه به تازگی انقلاب اسلامی، دولت آیتالله خامنهای به خوبی توانست فرهنگ و دغدغهبسیج شدن مردم برای مقابله با دشمن بعثی را نهادینه کند.
سازندگی و اصلاحات؛ آغاز تغییر گفتمانها
اما دوران پس از جنگ تحمیلی، آغاز انحراف در عقائد و دغدغههای انقلابی مردم بود. مردم آن روزها که با ایثار و از خودگذشتگی از میهن دفاع کردند، اکنون دولتی را بر سر کار آوردند که به اسم سازندگی، صدمات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد.
ارمغان سیاستهای سقیم و بدقواره این دولت، آغاز روحیه تجمل و اشرافیگری در میان مردمی بود که حتی دستمال کلنیکس را کالای لوکس به حساب میآوردند. این تفکر با رسوخ به لایههای میانی جامعه راه را برای نفوذ فرهنگ لیبرالیسم به متن زندگی ایرانیها هموار کرد. تغییر در سبک زندگی به اینجا محدود نشد و تا آنجا پیش رفت که در پایان 8ساله دولت سازندگی، دغدغههای جدیدی مانند آزادی، رفاه و روابط آزاد از افواه عمومی شنیده میشد.
روی کار آمدن دولت اصلاحات نتیجه تزریق چنین گفتمانهایی به بدنه جامعه بود. دغدغه «اصلاحات مدنی» به راه افتاد و هر لحظه شهر به شهر سرایت میکرد. دغدغههایی از جنس آزادی، حجاب اختیاری، ورود زنان به فعالیتهای اجتماعی و...
افراط و زیادهروی دولت اصلاحات در تحقق چنین آرمانهایی، تحقق آرمانهای لیبرالیسم در متن انقلاب اسلامی را بیش از پیش ساده کرد.
پیروزی گفتمان «ضد اشرافیت»؛ ارمغان بزرگ دولت نهم
در چنین دورانی دولت نهم با توجه ویژه به محرومان و مستضعفان وارد عرصهمدیریت اجرایی در انقلاب اسلامی شد. دغدغههای معیشتی مستضعفین –که هاشمی رفسنجانی له شدن آنها زیر چرخ توسعه را طبیعی و غیرقابل کنترل میدانست- باعث شد اولین شورش اکثریت علیه اشرافیت پس از انقلاب رقم بخورد.
معذلک بزرگترین ایراد و مشکل اصلی دولتهای نهم و دهم، تهی بودن از عقیدهی انقلابی بود. لذا پس از پایان دولت دهم، جامعه ایران که تا چند سال قبل مورد آماج حملات سبک زندگی و دغدغههای غربی شده بود خلأ هویتی را در درون خویش احساس کرد.
گفتمان انقلاب، لازمهی شروع و تداوم دولتهای انقلابی
ایجاد دغدغههای انقلاب دقیقا همان چیزی است که دولتهای انقلابی برای شروع و تداوم به آن نیاز دارند. معمولا دغدغههای اجتماعی توسط گفتمانهای حاکم ایجاد میشوند. دولت نهم و دهم با آنکه از دل مستضعفین بیرون آمده بود؛ اما در ایجاد گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» شکست خورد.
تدبیر، آغاز بازگشت به گفتمان پیشینیان
حاصل این خلأ گفتمانی رجوع به گفتمانهای گذشته بود که در قالب دولت تدبیر و امید جلوه کرد. گفتمانی که برای بقای اقتصاد، تعامل با دنیا و هضم شدن در اقتصاد بینالملل را پیشنهاد میکرد.
چهار سال اول این دولت با همین گفتمان سپری شد. رقبای دولت تدبیر و امید در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری کسانی بودند که همواره «دو قطبی فقیر و غنی» را ترسیم میکردند و به رخ رقیبی میکشیدند که چهار سال با انگارههای لیبرالی جامعه را اداره میکرد و مدام از اقتصاد جهانی و معاملات بینالمللی سخن میراند. گرچه این صحبتها بعضا مورد اقبال قرار گرفت، لکن گفتمان «فقر و غنا» تماما در لوح جامعه ایران وارد نشد و مطالبه عمومی در این زمینه صورت نگرفت؛ بنابراین دولت تدبیر و امید با رای شکننده 57 درصدی هشت ساله شد.
راهی میان شک و یقین
همانطور که در بالا اشاره شد دغدغهمردم در آرابسیار موثر است. در سالهای اخیر با گسترش فضای مجازی و نفوذ فرهنگ بیگانه که حاصل سیاستهای نابخردانه دولتهای سازندگی و اصلاحات است، دغدغههای مردم در شک و تردید میان فرهنگ انقلابی و فرهنگ غربی قرار گرفته است.
مردم ما از طرفی شاهد ظرفیتهای قابل افتخاری همچون شهدا مدافع حرم، قدرت برتر موشکی، صنایع هستهای و خودکفایی در بسیاری از محصولات هستند و از طرف دیگر قدرت اقتصادی و آزادیهای کاذب کشورهای غربی آنها را غره کرده است. اما متاسفانه فرهیختگان مومن و انقلابی ما در گفتمانسازی این ظرفیتهای عظیم انقلابی مقداری دچار تساهل شدهاند.
از طرف دیگر گفتمان «نبرد مستضعفین و مستکبرین» که آرمان نهایی انقلاب اسلامی است هنوز به عنوان یک گفتمان رایج و عمومی درنیامده است.
همه جانبه گفتمان سازی کنیم
نکته دیگر آنکه تازمانیکه هنر، فرهنگ، سینما، نوع معماری، سبک خوراکیها و نوع پوشش زنان و مردان به دست عدهای غیرانقلابی اداره میشود، چگونه میتوان انتظار داشت قاطبهی جامعه نسبت به کاندیدای انقلابی اقبال داشته باشد؟
چگونه میتوان از جوانی که حتی از طراحی سبکهای مناسب لباس برای او عاجزیم انتظار داشته باشیم که به کاندیدای مطلوب رای بدهد.
سخن آخر
یقینا چهار سال فرصت مناسبی است تا با ایجاد یک دغدغههای واحد و انقلابی توجه عمومی را به سوی گفتمان شاخص انقلاب اسلامی جلب شود. ما یک بار در سالهای اولیه انقلاب و دوران جنگ تحمیلی چنین گفتمانی را تجربه کردیم. گفتمان «فقرزدایی و حمایت از مستضعفین» درصورتی کارآمد است که به صورت مطالبه عمومی درآید.
جنگ تمدنها، نبردی همهجانبه است. عصارهی تمامی فعالیتهای رسانهای، هنری، تولیدی، خدماتی، صنعتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بدست گرفتن حکومت و بوجود آمدن دولتها میباشد. یقینا هرجا با عمل جهادی و خستگیناپذیر در عرصههای مذکور ورود کنیم، دولت انقلابی به روی کار میآید و هرجا در این زمینهها کوتاهی کردهایم، در برههای از زمان دولتها را به دست لیبرالها سپردهایم.
پس همتی باید کرد جهادی و خستگیناپذیر.
وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ
محمدحسین ارجمندنیا- فعال دانشجویی
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۷۹۰۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا اوضاع حجاب با اجرای طرح نور بهتر شده است؟
مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب معتقد است: بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای مشاهده کنیم. - اخبار اجتماعی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم طهورا نوروزی، مدیرعامل بنیاد ملی عفاف و حجاب در سومین نشست معاونین و مشاورین امور زنان و خانواده وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی به ارائه نظرات خود درباره اختلاف نظرهای به وجود آمده در موضوع عفاف و حجاب در جبهه داخلی پرداخت و نکاتی را در این زمینه یادآور شد. در ادامه بخشی از این سخنان را میخوانید.
لایحه عفاف و حجاب؛ نوع اجرا و اظهارنظرها
موضوع حجاب در یک سال اخیر دستاویز یک لایحه قانونی شد اما متأسفانه هنوز از سوی مجلس به تصویب نرسیده و مقاومتهایی در برابر تصویب این لایحه وجود دارد. در حال حاضر طرح نور توسط نیروی انتظامی در حال اجراست و طبیعتاً مثل همه طرحها یک سری محاسن دارد ولی ممکن است نارساییها و ایراداتی هم به این طرح وارد باشد.
اخیراً در حوزه رسانه دیدیم مبحثی مطرح شد که یکی از اعضای دفتر مقام معظم رهبری ضمن یادآوری منویات رهبر انقلاب درباره حجاب از تذکر به برخی مسئولان به دلیل کارهای بیقاعده خبر داده بود. این کلام که در سطح رسانهها مطرح شد، راستی بود که درست گفته نشد. نمیتوانیم بگوییم حرف غیر صحیح است چون از سوی فرد معتبری بیان شد ولی آنچه مسلم هست این اظهار نظر روی اصل طرح نور نبوده بلکه درباره شیوه اجرای آن بوده است. اگر بگوییم این تذکر درباره اصل طرح است این حرف با آخرین صحبتهای حضرت آقا درباره قانونی بودن عفاف و حجاب و اینکه دشمن در موضوع حجاب برای ما چالش درست میکند، تناقض دارد.
ما دو گفتمان در رابطه با حجاب در سطح کشور داریم که هر دو منتسب به جریان انقلاب هستند و هر دو مخالف ناهنجاری و بدپوششی و کشف حجاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و معتقد به مقابله با بیحجابی هستند. اما تمام تفاوت این دو گفتمان روی بحث شیوه مبارزه با بیحجابی است؛ یک شیوه برخورد مردم با مردم است همین آمرینی که ما در سطح خیابانها میبینیم و از طرفی برخورد نیروی انتظامی با مردم است. خب یک عده به این شیوه نقد دارند و یک عده تأیید میکنند.
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
یک مدل دیگر هم با اصل برخورد موافق هستند ولی میگویند باید شیوه برخورد با بیحجابی مکانیزه شود چون واقعه 1401 و آن اتفاقات بدی که افتاد و ماهها شاهد آشوب و ناآرامی در کشور بودیم، بهانهای بود که دشمن از این برنامه ما گرفت. این در واقع یک حقیقتی است که وقتی یکبار این فضا برای ما در کشور ایجاد شده است دوباره چنین فضایی ایجاد نکنیم و بحث بیحجابی را از جرم به سمت تخلف اجتماعی ببریم و در این زمینه جریمههایی اعمال شود. این هم برخورد با بیحجابی است اما برخوردی است که مواجههای ندارد و چون مواجهه ندارد، طبیعتاً چالشهایش کمتر است.
تجربه ثابت کرده در هر طرحی که با انسان و تعدد و تنوع آدمها سر و کار داشته باشیم، هر قدر ما آموزش داشته باشیم و این آموزشها را فراگیر کنیم بالاخره یک خطایی دارد چون ظرفیت حوصله و طاقت انسان محدود است و ممکن است در یک نقطهای از تعادل خارج شود و اتفاقی بیفتد لذا گروه دوم معتقد به بحث مکانیزه شدن مقابله با بیحجابی و جریمه هستند.
تعارض گفتمانها در سطح رسانه و اثرگذاری بر سیاستها
متأسفانه اختلافات این دو گفتمان که هر دو دلسوز انقلاب هستند و به حجاب قانونی اعتقاد دارند و از کشف حجاب ناراحت هستند، در حال حاضر دستاویزی برای دشمنان شده است. در این حوزه دو آسیب داریم یکی تعارض این گفتمانها در سطح رسانه و دیگری اثرگذاری این گفتمانها در سیاستها. مثلاً ممکن است انقدر یک گفتمانی را بسط بدهیم که جلوی طرح نور گرفته شود یا ممکن است از طرف دیگر سقوط کنیم.
لذا خوب است که عرصه مطالبهگری در حوزه عفاف و حجاب را به سمت یکی کردن این دو گفتمان بیاوریم و در این موضوع همه با هم همفکر شویم. باید چالشهای هر روش را مورد بررسی دقیق قرار بدهیم. اگر بحث مکانیزه شدن مبارزه با بیحجابی مطرح است، بررسی کنیم که آسیبها و چالشهای این رویکرد چیست؟ آیا ما امکانات و تکنولوژی و زیرساختهای آن را داریم؟ یا آنطور که یک عده میگویند راه انداختن چنین بحثی برای این است که کلاً بحث مبارزه با حجاب منتفی شود؟ یا اگر برخورد مردم با مردم و مامور با مردم مطرح است این روش را چگونه میتوان با کمترین هزینه اجرا کرد؟
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!
جنگ حجاب، جنگ رسانه است
ضمن اینکه بدون بزرگنمایی، طرح نور جزء طرحهایی است که وضع حجاب را یک مقدار بهتر کرده است. همه ما هم به عنوان شخصیت حقوقی و هم شخصیت حقیقی با جامعه مواجهه داریم و طبیعتاً محاسن و معایب طرح نور را میتوانیم تا اندازهای ببینیم.
جاهایی بوده که طرح نور اجرا شده و مأمور، خیلی خوب بوده و اصلاً موردی هم نبوده است. جاهایی هم بوده که اشکالاتی در نحوه برخورد مأمور دیدیم و تذکر هم دادیم. هر کسی با توجه به ویژگی خودش ممکن است اشتباه و خطایی هم بکند. اما به فرموده مقام معظم رهبری چون دشمن در این موضوع با برنامه و نقشه وارد شده است ممکن است اگر اتفاقی هم نباشد، داستان و هجمه و موجی را علیه عفاف و حجاب ایجاد کند. لذا ما هم باید با برنامه و نقشه عمل کنیم.
نکته بعدی این است که در موضوع حجاب، فضا و زمین حرکت دشمن، فضای رسانه است. جنگ حجاب، جنگ رسانه است. دشمن در فضای مجازی مانور میدهد ولی بیشتر حرکتهای ما در فضای حقیقی است. مبارزه با ناهنجاری و کار فرهنگی ما در فضای حقیقی است لذا ما هر کاری در این جنگ روانی انجام بدهیم آنها ممکن است یک نقطه دیگری را هدف بگیرند. طرح نور کنار برود داستان دیگری جلو میآید.
محور مطالبهگری حجاب را روی بدنه مردمی و دستگاههای مؤثر ببریم
اما محور دوم مطالبهگری ما در موضوع حجاب باید این باشد که دستگاههای فرهنگی و اجتماعی را در این موضوع حساس کنیم. دستگاههای ما سهم بالایی در اجرای قانون دارند. ما باید محور مطالبهگری را روی دستگاه مؤثر ببریم.
امروز فقط نیروی انتظامی دارد به وظایف قانونی خود در حوزه حجاب عمل میکند و همه هم به او هجمه میبریم. بقیه دستگاهها مثلاً وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم، وزارت ارشاد، دستگاههایی هستند که در فرهنگ عمومی تأثیر بسیاری دارند اما متأسفانه مدیریت فرهنگی در کشور ما بیشتر سلیقهای و بدون خلاقیت و تخصص محوری انجام میشود. نگاهی که فکر میکند کار فرهنگی و اجتماعی را میشود فقط با جلسه و کمیته پیش برد و از ظرفیتهای مردمی در فعالیتهای فرهنگی اجتماعی غفلت بزرگی میشود.
ما باید در عرصه فرهنگی و اجتماعی، گروههای مردمی و سمنها را شناسایی کنیم. این گروههای مردمی هم فعال و دغدغهمند هستند و هم دنبال نفع اقتصادی نیستند و میتوانند بخشی از این بار را به دوش بکشند. از ساختار رسمی نتیجه نمیگیریم پس بدنه غیر دولتی و دغدغهمند را شناسایی کنیم و بخشی از کارها را به آنها واگذار کنیم.
من در یکی از سفرهایم به استان مازندران دو سه مجموعه بسیار قوی مردمی دیدم که مطمئن هستم هیچ وزارتخانهای نمیتواند در تراز آنها کار کند و آنها هستند که باید به دنبال این گروهها حرکت کنند. میخواهم بگویم ظرفیتهای مردمی در کشور زیاد است.
در این سالها چون قرارگاههای فرهنگی اجتماعی تشکیل شده که هم سبقه اجتماعی و هم فرهنگی دارند، افراد بسیاری شناسایی شدند، موسسات تخصصی شدند، چرا ما از این ظرفیتها استفاده نمیکنیم؟ چرا از این ظرفیتها در آموزش و پرورش استفاده نمیکنیم؟ بنابراین حوزه مردمی حوزه مؤثر و مهمی است که باید روی آن متمرکز شویم.
انتهای پیام/